سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه بنده خالصانه توبه کند، خداوند او را دوست بدارد و گناهانش را در دنیا و آخرت بر او بپوشاند . [امام صادق علیه السلام]

خواب دیدم که مرده ام

ارسال‌کننده : نورا حمید سرخه در : 91/6/23 9:43 عصر

خواب دیدم خواب اینکه مرده ام

خواب دیدم خسته ام و افسرده ام

روی من خروارها از خاک بود

وای قبر من چه وحشتناک بود

تامیان گور رفتم دل گرفت

قبر کن سنگ لحد را گل گرفت

بالش زیر سرم از سنگ بود

غرق وحشت سوت کور وتنگ بود

ناله می کردم ولیکن بی جواب 

تشنه بودم تشنه ی یک جرعه آب

خسته بودم هیچکس یارم نشد

زان میان یک تن خریدارم نشد

هر که آمد پیش حرفی را ندو رفت

سوره ی حمدی برایم خواند و رفت

نه شفیقی نه  رفیقی نه کسی

ترس بود و وحشت و دلواپسی

آمدند از راه نزدم دو ملک

 تیره شد در پیش چشمانم فلک

یک ملک گفتا بگو نام توچیست

آن یکی فریاد زد رب تو کیست 

ای گنهکار سیه دل بسته پر

نام اربابان خود یک یک ببر

در میان عمر خود کن جستجو

کارهای نیک وزشتت را بگو

گفتم عمر خودت کردی تباه

نامه ی اعمال تو گشته سیاه

ما که ماموران حق داوریم

نک تو را سوی جهنم می بریم

دگر آنجا عذر خواهی دیر بود

دست پایم بسته در زنجیر بود

نا امید از هر کجا و دلفکار

می کشیدندم به خفت سوی نار

ناگهان الطاف حق آغاز شد

از جنان درهای رحمت باز شد

مردی آمد از تبار آسمان

نور پیشانی اش فوق کهکشان

چشمهایش زندگانی می سرود

درد را از قلب آدم می زدود

صورتش خورشید بود غرق نور

جام چشمانش پر از شرب طهور

بر سرش دستار سبزی بسته بود

به دلم مهرش عجب بنشسته بود

در قدوم آن نگار مه جبین

از جلال حضرت عشق آفرین

دو ملک سر را به زیر انداختند

بال خود را فرش راهش ساختند

غرق حیرت داشتند این زمزمه

آمده اینجا حسین فاطمه

صاحب روز قیامت آمده

گوئیا بهر شفاعت آمده

سوی من آمد مرا شرمنده کرد

مهربانانه برویم خنده کرد

گفت آزادش کنید این بنده را

خانه آبادش کنیداین بنده را

انکه اینجا ایچنین نتها شده

کام او باتربت من واشده

مادرش او را به عشقم زاده است

گریه کرده بعد شیرش داده است

بارها بر من محبت کرده است

سینه اش را وقف هئیت کرده است

اینکه می بینید در شور است وشین

ذکر  لالائیش بوده  یاحسین

با ادب در مجلس ما می نشست

او به عشق من سر خود را شکست

سینه چاک آل زهرا بوده است

چای ریز مجلس بوده است

اسم من راز ونیازش بوده است

خاک من مهر نمازش بوده است

پرچم من را به دوشش می کشید

پا برهنه  در عزایم می دوید

اقتدا بر خواهرم زینب نمود

گاه می شد صورتش بهرم کبود

 بارها لعن امیه کرده است

خویش را نذر رقیه کرده است

تا که دنیا بوده از من دم زده

او غذای روضه ام را هم زده

اینکه در پیش شما گردید بد

جسم وجانش بوی روضه می دهد

حرمت من را به نیا پاس داشت

ارتباطی تنگ با عباس داشت

نذر عباسم به تنم کرده کفن

روز تاسوعا شده سقای من

گریه کرده جون برای اکبرم

با خوداو را نزد زهرا می برم

هرجه باشد او برایم بنده است

اوبسوزد صاحبش شرمنده است

در مرامم نیست او تنها  شود

باعث خوشحالی اعدا شود

در قیامت عطر بویش می دهم

پیش مردم آبرویش می دهم

باز بالا بروز سرنوشت

می شود همسایه من در بهشت

آری آری هرکه پا بست است

نامه ی اعمال او دست من است

به نقل از :

http://gasemi-majid.blogfa.com/post/9




کلمات کلیدی :